باید زندگی کنم
با اینکه لبهای تو
حکایتی بود که دهان به دهان چرخید
تا به من رسید
تمام وجودم دوستت داشت
... ... جز دلم که وصله ناجوری بود
همه چیز عوض شده
حتی آن کودکی که قول داده بود
هرگز بزرگ نشود
حالا قدم به پشیمانی رسیده است
گاهی باید دوست داشت
گاهی زنده بودن بهترین راه مردن است
مرسییییییییی خیلی نایسه